گاه شمار
 
اعضای تشخیص منزلت ماله


مدیر مجهول
( مدیر مسئول):

صمد طاهری

امین آبادی ها
(شورای سردبیری):


رضا طایفی
علی مرسلی
سیدمهدی المدرسی

دژبان
(ساپورتر):


بهرام کوهستانی
 
 

5-10=-5 فرمان

1- آثار خود را هشتم و بیست و ششم هرماه حتما به ما برسانید.

2- ویرایش و اصلاح آثار ارتباطی به ما ندارد و در صورت عدم ویرایش آن موظفید مجددا خودتان اصلاح کنید.

3- سوء استفاده و احیانا استفاده از مطالب با ذکر ماخذ دقیق هیچ منع قانونی ندارد.

4- در صورت تمایل به همکاری با گروه ما به صفحه « مثلث برمودا » مراجعه کنید.

5- برای رفع ابهام نسبت به اعضاء، روی عکس آنها کلیک کنید.

 
 

به وبلاگ گروهی ماله (جمع دانشجویان طنزپرداز کشور) خوش آمدید


« آمريكا وجود ندارد » گزيده داستان هايي از چندين مجموعه داستان كوتاه ، به نوشته « پتر بيكسل »
كه توسط مترجم آن انتخاب شده است . ( مقاله ، داستان بايد روي كاغذ اتّفاق بيفتد – 19 داستان از 21 داستانِ ، در واقع خانم بلوم دلش مي خواهد با شيرفروش آشنا شود – كل كتابِ ،
داستان هاي كودكان – 7 داستان كوتاه و بيش از نيمي از كتابِ ، به سوي شهر پاريس )
اگر كسي كتاب خواني را به تازگي آغازكرده باشد ، شايد در همان ابتداي كتاب از آن خسته بشود زيرا در نوشته هاي بيكسل حس تعليق يا اتّفاق خاصي نمي افتد . مثل اين مي ماند كه فردي شما را ديده است و براي اين كه گذران وقتي شود و يا اين كه سر صحبت را با شما باز كند ، شروع مي كند به تعريف كردن رويدادي كه هيچ هيجاني يا تفكري را در شما بر نمي انگيزد . اين را مي دانم كه قضاوت كردن اين گونه - خواندن فقط گزيده اي از داستان هاي كوتاه ِ نويسنده – صحيح نيست .
و بدين منظور در دوباره خواني ، چندين داستان نظرم را جلب كرد . در درون آنها طنز هايي نهفته بود كه بيشتر بر اثر تضاد موقعيت و زمان به وجود آمده بود . داستان هايي كه پيش خودت مي گفتي كه ،
« نوشتن اين كه كاري نبرده ، يه مسئله ساده رو برداشته داستان كرده و ... » و وقتي شروع به فكر كردن مي كردي متوجّه مي شدي كه اين كار از دست تو بر نمي آيد .

( زمين گرد است ) قصه « مردي كه نه ديگر زن داشت ، نه بچّه اي داشت و نه شغلي ، كار ديگري به نظرش نمي رسيد جز اين كه وقتش را با مرور چيز هايي كه مي دانست بگذراند . » اين مرد از تنهايي و بي كاري مدّت ها به دنبال معني و ريشه اسم خود مي گردد . براي اين كه خود گرد بودن زمين را امتحان كند تصميم مي گيرد كه از نقطه اي آغاز كند و دوباره پس پيمودن مسافتي به مكان اوّليّه خود برگردد . گفت : « من مستقيم راه مي افتم . »
براي سفر خود امكاناتي نياز داشت . از نردباني كه توسط آن از خانه همسايه خود بالا مي رفت و از طرف ديگر آن به پايين مي آمد ، شروع شد تا جايي كه « باري او فقط دو تا جرثقيل ، هشت تا گاري ، چهار تا قايق و نُه تا مرد لازم داشت . جرثقيل كوچكه مي آمد روي قايق اوّل ، جرثقيل بزرگه هم روي قايق دوّم . روي قايق سوّم هم گاري اوّل و دوّم قرار مي گرفتند . روي قايق چهارمي گاري سوّم و چهارم .حالا ديگر فقط يك قايق لازم داشت براي گاري پنجم و ششم و يكي هم براي هفتمي و هشتمي .
و دو گاري براي اين قايق ها .
و يك قايق براي اين گاري ها .
و يك گاري براي اين قايق .
و سه گاري كش .
و يك گاري براي وسايل گاري كش ها .
و يك گاري كش براي گاري وسايل . »
واين ادامه دارد ، زيرا براي هر وسيله كه نياز داشت وسيله ديگري نياز مي شد . از سوي ديگر مسئله مهمّتر از اين وسايل قيمت آنها بود .
همۀ اين افكار در ذهن مردي هشتاد ساله شكل گرفته بود . دستِ آخر به جاي همه آن وسايل ، نردباني خريد و بر دوش خود گذاشت و به سمت خانه همسايه حركت كرد .


در داستاني ديگر باز حديث پيرمردي تنها روايت مي شود . پيرمردي كه براي فرار از تنهايي خود شروع به ابداع كاري مي كند تا با آن سرگرم بشود ، كه اين طور هم مي شود ، به طوري كه حتّي از خانه هم بيرون نمي آيد .
« اسم تخت را گذاشت عكس ،
ميز را فرش ،
صندلي را ساعت ،
روزنامه را تخت ،
آينه را صندلي ،
ساعت را آلبوم ،
كمد را روزنامه ،
فرش را كمد ،
عكس را ميز ،
و آلبوم را آينه ناميد . »
كار پيرمرد ديگر تمام مدّت روز و شب همين بود ، پيدا كردن اسم ها و كلمات و جابجايي آن ها . تا جايي پيش رفت كه وقتي با كسي حرف مي زد كلمات و حرف هاي طرف مقابل را نمي فهميد و بدتر از آن كه ديگر هيچ كس هم حرف هاي او را نمي فهميد . كه انتخاب اسم براي اين داستان نيز ظرافت مخصوصي را نشان مي دهد . ( ميز ميز است )


به طور خلاصه اين مطلب را عرض كنم كه كتابِ « داستان هاي كودكان » ( زمين گرد است – ميز ميز است – آمريكا وجود ندارد – مخترع – مرد و حافظه – يودوك سلام مي رساند – مردي كه نمي خواست چيزي بداند ) همگي حاوي طنز هستند ، طنزي تلخ . تلخي اين طنز ها نشأت گرفته از تنهايي آدم هاي اين داستان ها ست . تضادي ايجاد مي كنند كه در واقع در اصل به دنبال اين بودند كه از آنها بگريزند ولي در دام آن مي افتادند . اگر بخواهم حتّي با كم آگاهي خود بخش هايي از اين مجموعه را رد كنم ولي حتماً بخش « داستان هاي كودكان » براي خواندن توصيه مي كنم ، نه براي يكبار بلكه براي چندين بار .






صمد طاهري


* آمريكا وجود ندارد – پتر بيكسل – ترجمه ي بهزاد كشميري پور – چاپ اوّل 1378 – نشر مركز

 
4:16 PM 

|

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------